آشنایی با لُری شوهانی ایلام (بخش دوم)

 نامگذاری انواع بو و رایحه و واحدهای شمارش و سنجش

مسعود سیفی، عضو شورای نویسندگان نشریه مردم لر (لور)؛ در بخش نخست مقاله به صورت پراكنده تعدادی از كلمات زبان لری شوهانی را ذكر كردم. در این نوشتار نیز پیرامون همین زبان مطالبی نگاشته می شود. ابتدا می خواهم به این سوال پاسخ دهم كه چرا زبان شوهانی را "لری شوهانی" می گوییم؟ آیا نام دیگری هم برای این زبان می توان متصور بود؟

در لرستان امروزی سه زبان تعریف شده وجود دارد. لكی، مینجایی و بختیاری. لری مینجایی شامل لری ثلاثی و بروجردی، لری خرم آبادی و بالاگریوه ، لری شوهانی و... هم جز لری مینجایی طبقه بندی می شوند.

اینک به سراغ لری شوهانی میرویم كه چرا لری است و چرا لری مینجایی است؟ اولا در این زبان میخورم موهرم گفته می شود پس بختیاری نیستند ثانیه این مردم گفتم را گوتم ، آتش را تش، رفتم را رتم، میگویم را موم ، میروم را مئرم، افتادم را افتام، نمی دانم را ناونم ، زن را زئنہ ، نشستم را نشسم و چه كار می كنی را چئ موهونی می گویند و از آن گذشته برای علامت مفعول از حرف ن استفاده می كنند مثلا در را باز كن در لری شوهانی می شود درنہ واز كو.

حال به بررسی های خود ادامه می دهیم و به رسالت خویش كه حفظ این زبان است می پردازیم. زبان لری شوهانی یكی از غنی ترین زبانهای منطقه غرب كشور است و همه شوهان ها مانند خود بنده باید تا جایی كه با كلمات اصیل این زبان آشنایی دارند تلاش كنند و كلمات را استعمال كرده و وارد مطبوعات و نشریات كنند تا از خطر نابودی حفظ شود. اینكه این زبان بیشتر به كدام زبان ارتباط دارد مهم نیست مهم غنای بی نهایت این زبان است كه قطعا اگر گویشوران آن بدان آگاهی داشته باشند هیچ گاه اجازه نمی دهند از میان برود.

نامگذاری انواع بو و رایحه:

در زبان مردم شوهان برای چند نوع بو كلمات خاصی به كار می رود. تا جایی كه بنده اطلاع دارم در ادبیات محاوره فارسی بوها فقط به بوی خوب و بد تقسیم می شوند و برای ذكر بوی خاص باید نام جسمی كه بو از آن تراوش می شود برده شود. در لری شوهانی اینگونه نیست. مثلا بوی سوختگی مانند سوختگی غذا "بۈ كز" گفته و بوی گند مانند بوی لاشه مردار "بۈ دِر"  و همچنین بوی منی "بۈ هر" گفته می شود. البته برای بوهای خاص می توان از نام خود منتشر كننده بو هم استفاده كرد لكن این بوها بوهایی تعریف شده اند و جایگاه خود را دارند.

واحدهای شمارش و سنجش:

در لری شوهانی برای سنجش و شمارش هم كلماتی خاص وجود دارند. مثلا جرعه در لری شوهانی "خور" گفته می شود. حبه (مثلا حبه قند) در لری شوهانی "دش" گفته می شود (ظاهرا با همان دبش در فارسی به معنای قندپهلو بی ارتباط نیست). به عنوان مثلا یك حبه قند در لری شوهانی "دشئ قن" گفته می شود. لقمه را "لقہ" می گوییم، قاچ هندوانه را "كیز" می گوییم.

اگر گوسفندی قربانی شده باشد و قصد تقسیم آنرا داشته باشند به هر سهمی از گوشت "شق" گفته میشود. تقریبا هر شق معادل یك چهارم گوشت گوسفند یا دام می شود. "گز" برای سنجش طول استفاده می شود. "گومل" در لغت به معنای یك مشت است و گاها برای سنجش استفاده می شود و در واقع به معنای یك مشت (یا یك مقدار) می باشد."پاله" نیز چنین معنایی دارد. پاله همان تغییر یافته پیاله در فارسی است و برای سنجش مایعات كاربرد دارد.

در بخش بعدی اعضای بدن انسان را در لری شوهانی ذكر خواهم كرد.

منبع:وبلاگ "شوهان:بزرگترین ایل لُرزبان استان ایلام"

http://www.lor-shohan.blogfa.com/



تاريخ : شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۱ | 12:6 | نویسنده : شوهانی-عموزاده-رشنوادی-حیدری-پیریایی |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.