مروری بر تبار لُری ایل بدره ای با تاکید بر طایفه علیشروان
ایل بزرگ بدره ای (بیری) یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام است.ایل بدره ای یک شورای ایل خانی متشکل از سه طایفه بزرگ علیشروان ، دوستان و هیندمینی است که قبلا بزرگان این طوایف با هم متحد شده و ایل بزرگ بدره را تشکیل داده اند. متاسفانه بسیاری از مردم به اشتباه ایل علیشروان را بدره ای می نامند در حالیکه اینچنین نیست و ایل بدره ای متشکل از سه طایفه فوق الذکر است. همچنین بسیاری به اشتباه این ایل و طوایف آن را کُرد معرفی می کنند ولی طبق آنچه در پی خواهد آمد این ایل و طوایفش از علیشروان تا دوستان و هیندمینی تباری کاملاً لُری دارند.مردمان هیندمینی که هم اکنون هم زبانشان کاملا لُری است،اکثر مردم طایفه دوستان نیز به لُری تکلم می کنند ولی مردم علیشروان زبان خود را کردی می دانند با این حال این تبار لُری آنها را محو نمی کند.
محدوده سرزمینی اين ايل در عرض از كوه كبيركوه در جنوب و جنوب غرب تا ارتفاعات طولاني حد فاصل شيروان يعني ارتفاعات سيوان – چمن گل – گردنه كو – رودخانه سيمره ؛ و در طول از دره شهر در شرق تا ميشخاص در غرب ادامه دارد .
طایفه علیشروان
در یک روایت تاریخی در مورد وجه نسمیه شهرستان بدره و نسب لُری تیره های طایفه علیشروان آمده است که به لحاظ قدمت تاریخی و جغرافیایی منطقه ،عدهای از اعقاب بدرالدین بن شجاع الدین خورشید سرسلسله اتابکان لُر کوچک در این منطقه سکونت کرده و بعنوان بزرگ و توشمال تمام طوایف ساکن منطقه نقش آفرینی کرده که پس از حکومت رضاخانی و با توجه به اعتنای آنها به فرهنگ قدیم و اصیل ایرانی نام بخش بدره (شهر بدره) ازآب هر به بدره تغییر یافت. این تسمیه از همان بدرالدین لُر گرفته شده است و بسیاری معتقدند قیطولهای باشی و مال هومان که دو تیره مهم از ایل علیشروان هستند از اعقاب همان بدرالدین لُر می باشند.
طبق روایتی دیگر در مورد اصل و نسب طایفه علیشروان بسیاری بر این باورند که اصل این طایفه و کلیه تیره های آن از ایل لُرتبار دیرکوند است و میگویند در حدود چهارصد سال قبل سه نفر به نامهای:
- علی
- شروان
- حق نظر،
بر اثر اختلاف قبیله ای از لُرستان و ایل دیرکوند به سرزمین فعلی آمده و در منطقه چالسر (در دامنه کوه سیوان -شمال شرقی روستای پاکل گراب) سکونت نمودهاند. در آن زمان تشمال منطقه شخصی به نام رئیس معروف به باشی حکومت میکرد که بر اثر عدم پرداخت مالیات به تشمال ، اختلاف بین سه نفر و تشمال وقت واقع شده که منجر به قتل سهیل بگ فرزند تشمال باشی شده که پس از مدتی به صلح و سازش منجر شده که علی و شروان بعد از صلح، با وی وصلت کرده و دختران تشمال رئیس را به زنی اختیار کرده اند.
شروان داراي سه پسر بنامهاي : دارا - حيدر و صفر مي باشد كه اكنون به تيره معروف هستند و به داراوندي – حيدروندي و صفروندي معروف مي باشند. پس از وفات تشمال رئیس، شروان خود را به عنوان تشمال منطقه معرفی کردند و تا کنون به عنوان تشمالهای طایفه علی شروان محسوب می شوند. از علي فقط يك پسر بنام چراغ به جا مانده كه تيره او به چراغوندي معروف است.فرزندان علی و شروان سالیان سال به تبار خود وفادار بوده و نام خانوادگی خود را دیرکوند انتخاب می کردند.از افراد معروف و از توشمالان ایل در سدههای گذشته،مولاخان دیرکوند، فرزند دارا(دارا فرزند شروان) بوده که بعد از وی فرزندش عبدگه رئیس طایفه می شود.عبدگه هفت پسر داشت به نامهای:
- شیخ محمد
- میرزا
- مولا
- ملگه
- احمدبگ
- ولگی
- عبدعلی،
ریاست و اداره ایل به عهده شیخ محمد بوده و پس از وفات شیخ محمد به لحاظ اقتدار و اداره زنش بانو خیره-(سپس به توشمالان خیره معروف بوده)-، عهده دار امور و ولایت بر فرزندش علی مامگه فرزند شیخ محمد که به سن بلوغ نرسیده بود شده است.
لازم به ذکر است که توشمالان فعلی طایفه علیشروان هنوز به نام طایفه دیرکوند میباشند .نام دیرکوند حکایت از تعلق نسبی ایل علیشروان به ایل دیرکوند لُرستان دارد . دیرکوند که به اشتباه دریکوند نیز تلفظ می شود یکی از ایلهای لُر ساکن پیشکوه (لُرستان کنونی) است که بخشی از مردم ایل بالا گریوه بشمار میروند. سکونتگاه دیرکوندها جنوب شهرستان خرم آباد و نیز بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک است. « دیر ک » مرکب از دو کلمه ی « دیر » به مفهوم « دی » به مفهوم « ده » و « رک » به مفهوم تکیه گاه و پشتیبان و در مجموع به معنی پشتیبان ده و یا کد خدا ی طایفه و ده و مفاهیمی از این دست است . ایل دیرکوند به دو شاخه اصلی بهاروند و قلاوند تقسیم میشود. ولادمیر مینورسکی دیرکوندها را از قبیله جنگروی معرفی میکند. طبق تاریخ گزیده ،جنگروی (جنگردی) نام طایفه ای است که شجاع الدین خورشید (مدفون در گوشه شهنشاه خرم آباد) سر سلسله اتابکان لُر کوچک به آن تعلق داشت.
طایفه عليشروان از شش تيره بزرگ تشکیل شده است : صفروندي – داراوندي – حيدروندي – چراغوندي - خدرسني – قيطول و گنجه است .نحوه نامگذاري تيره ها کاملا لُري مي باشد كه نظاير آنها در استان لرستان ازجمله میرزا وندی – ديركوندي – كمالوندي و .. موجود است
مكان استقرار کنونی تیره های مختلف این طایقه کاملا لُرتبار عبارتند از:
- تیره داروندی در روستای زیفل سکونت دارند.
- تیره صفروند در روستای پا کل گراب سکونت دارند.
- تیره قیطول در روستای چنار باشی،آب انار،نقل،سیا گاو، و حونگه سکونت دارند و بعنوان توشمالان طایفه علیشروان محسوب میشوند.
- تیره حیدروند در روستای پا کل گراب سکونت دارند.
- تیره چراغوند در روستای گنجه و پاکل گراب و ابهر پایین و ارتفاعات باریک آب سکونت دارند.
- تیره گنجه در روستای گنجه سکونت دارند.
- تیره موسی در روستای موسی سکونت دارند.
- تیره جابری در روستای بلک و شباب سکونت دارند.
- تیره مالیمان در روستای کلم سکونت دارند.
همانطور که ذکر شد بر اساس روایات موجود عده ای معتقدند قیطولهای باشی و مال هومان که دو تیره مهم از ایل علیشروان هستند از اعقاب بدرالدین بن شاه شجاع الدین خورشید لُر می باشند.
در روایت دیگر آمده است که تیره مالیمان از نسل مالیمان می باشند. نام دیگر مالیمان، چژنی بوده و ساکن روستای چنارباشی فعلی بوده است .وی در زمان صفویه شاه عباس صفوی در این منطقه سکونت گزیده و از طرف دیوان وی مقام تشمال باشیببه وی داده شده است . مالیمان دارای سه فرزند بود به نام های: الله ویس ، مراد ویس و یوسف که این سه فرزند بعد از مرگ پدر حوزه حاکمیت پدر راتقسیم کرده و الله ویس که از همه بزرگتر بود در منطقه ماند و مراد ویس به مهران رفت که از نسل او طایفه قیطول مال خطاوی باقی مانده است و یوسف به ملکشاهی رفت که در آنجا صاحب یک فرزند شد و او را ملکشاه نامید که ریش سفیدان قیطول ملکشاهی معتقدند که وجه تسمیه ملکشاهی از نوه مالیمان یعنی ملکشاه گرفته شده و قبل از آن نام ملکشاهی به منطقه اطلاق نمیشده است. اما الله ویسبه عنوان توشمال و بزرگ منطقه شناخته شده بود که دو فرزند داشت به نام های: سلان ویس و قباد . فرزند بزرگ او سلان ویس دوازده پسر داشت و بزرگتر از همه قمر بود که اکثر مردم فعلی از نسل او می باشند. و از نسل قباد تشمالان قیطولی بدره (چنارباشی) و تیره قیطول قیطاس ساکن (ملکشاهی) به وجود آمد.بر همین اساس عده زیادی معتقدند که اصل نژادی توشمالان طایفه مال خطاوی و باولک ملکشاهی و قیطول قیطاسی و قیطولی پاشه و قیطولی باشی بدره و مال هومان از یک نسل و از یک نژاد بودهاند و لیکن پس از تصدی حسین خان بن منصور حکومت پشتکوه به جاهای دیگر متفرق شده و هرکدام از آنها در محل دیگری سکونت نموده است.
طایفه هندمینی
طایفه هندمینی به زبان لُری هند مینی که یکی از گویشهای اصیل زبان لُری است تکلم می کنند. تیره های طایفه هندمینی عبارتند از:
ملک , بالاون , چتال وبرفی , سراج , آهنگر , لای زیری , گلبار , کبود , چوتاش , کله مرد ,
طایفه دوسان یا دوستان
گویش طایفه دوستان شبیه لُری هند مینی است .تیره های این طایفه عبارتند از:
خانگه , سیخه پشت , تولکی , لارتی , کهوند , جابری , مال میر کرده , تمروسی , رنگیشه ون , کلی وند , مرای ون , کره گوش , سورسور , آهنگر , پایرون , نظر بیگی , تخمه تمی کنه , تخمه فتحی , تخمه رماوندی , تخمه مومصارم , تخمه له له بیگی , تخمه بیژن وند , تخمه ریزه وند
نتیجه گیری
توجه به آنچه در بالا ذکر شد و با استناد به روایات و همچنین شواهد کنونی نظیر نحوه نام گذاری منطقه و طوایف ساکن شهرستان بدره و نیز رواج زبان لُری هندمینی در بسیاری ازطوایف این منطقه می توان نتیجه گرفت که تبار کلیه طوایف (علیشروان،هندمینی و دوستان) و مردمان این شهرستان لُری بوده و کُرد خواندن آنها اشتباهی مغرضانه است.همچنین می توان قریب یقین طایفه علیشروان را از اعقاب اتابکان لُر کوچک دانست که بین سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶(ه. ق) یعنی قریب 400 سال بر ناحیه لُر کوچک (که بعدا لُرستان فیلی نامیده شد) و در بر گیرنده سرزمینی وسیع از رود سزار در مرز بختیاری تا دشتهای شرق بغداد در عراق می شد حکومت کرده اند.
