"دوزخ زیستن"مجموعه اشعار فارسی و لُری مختار فیلی شاعر ایلامی
پایگاه فرهنگی لُرویر:مجموعه شعر «دوزخ زیستن» اثر شاعر زاگرس نشین و لر تبار «مختار فیلی» می باشد که در دو بخش، شامل اشعار فارسی و اشعاری به زبان «لری فیلی »«پهلوی»سروده شده است.
بخش فارسی این مجموعه شامل چند مثنوی زیبا و تعدادی غزل و چندین قطعه شعر نو در قالب «سپید» می باشد که شاعر با دیدی حماسی و عرفانی و با بکارگیری تلمیحات حماسی،مثنوی های جذاب و قابل قبول و خواندنی ارائه داده است ،حتی در مثنوی روباه و کلاغ که با زیبایی خاصی به دنیای کودکی و کتاب های درسی پر از خاطره سفر نموده است،از بُعد حماسی و شکوه ملی غافل نبوده است.
یاد باد از شور و شوق کودکی
در هوای شعر ناب رودکی
«بوی جوی مولیان آید همی»
بوی گندم بوی نان آید همی
امشب این دل در هوای تو گُم است
مشق امشب،درس کوکب خانم است
.............
یادبادا آن خروش و آن شکوه
آرش آمد بر سر البرز
تیرآرش در دل جیحون نشست
آن حصار تنگ را بر ما شکست
«از نشاط روی یار مهربان
آب جیحون خنگ ما را تا میان»
رستم و گرز گران و نای کوس
جنگ با دیو سپید و اشکبوس
شیهه رخش به گوش آسمان
جنگ دیو و جنگل مازندران
رخش را تا مرز توران رانده بود
نعش پورش روی دستش مانده بود
دوزخ زیستن ص 49
تعداد غزلیات شاعر در این مجموعه گرچه بسیار اندک می باشند،اما از ساختاری ساده و ملیح برخوردارند و چینش واژه ها و تعابیر به گونه ای است که با قالب ساختار احساسی و عاطفی خواننده منطبق می باشند و در غزل ها حرف از نگاهی است که چون دشنه عیاران خون دلهای عاشق را می ریزد.
نزول آیه نجوای چشمت
مراگم کرده در دریای چشمت
به دل زخمی عزیز و کهنه دارم
من ار عیار بی پروای چشمت
طنین عشق و پژواک خدا بود
نگاه پاک و بی همتای چشمت
گرفتم فالی از چشمانت آن دم
که محشر بود از غوغای چشمت
خوش آن دردی که تقدیم دلم شد
زشورانگیزی شیدای چشمت
...........
همان ص44
و در اشعار نو شاعر بخوبی توانسته است حرفی برای تمام دلهای عاشق داشته باشد در اندوه سکوت می گوید:
نه گلویی به فریاد
نه پاپی به رفتن
نه دریچه ای به دیدن
نه شکوهی به زیستن
نه شهپری به پریدن
نه نفس به نالیدن
پس نه من نیستم!
همان ص 49
اما در بخش لری شاعر به زیبایی توانسته است از ضرب المثل های و عبارات ،و اسطوره های رایج در منطقه ماداکتو «مهرگان»استفاده نماید و در گزینش اصطلاحات و عبارات اصیل لری دقت در خورتحسین و شایسته ای به خرج داده است
شعر((فال))
تری ترالی،تری ترالی
توبچه ای پاری،یا همین ایمسالی
حرنگ دلم را چش راسم
خمن نیمه وی بد اقبالی
چی کلور دار دلم سی بیه
همدم غم و آشفته حالی
بارو بلگ دریسه باره
یاو کولا شر دوار حالی
بهار تورسه بارو نباره
دلم ژلمه دی حشگه سالی
کاسه و زیر نیم کاسه داره
ای زمونه د جور زالی
همیلرت نیوماممیل رت نیوما
دایا چمتش ون دی حوالی
...............
همان ص 64-63
کتاب مجموعه((دوزخ زیستن)) در کتابفروشی های مروارید و دنیای علم تهران و در کتابفروشی سایر شهرستانها مر کز فوریتهای اینترنتی و دانشجویی برادران زیدی شهرستان دره شهر موجود است .
موضوعات مرتبط: شاعران و هنرمندان لُرتبار ایلام
