لک پرس:در این نوشته ی کوتاه به این میپردازیم که چرا قوم لک کرد نیستند.
قوم لک نمیتواند زیر شاخه ی قوم بزرگ کرد باشد ، چرا که اگر چارچوبی را برای تعریف قوم داشته باشیم لکها زیر شاخه کرد نمیشوند.
چارچوبی که میتوان برای قوم تعریف نمود ، اینکه یک خانواده بسیار بزرگ را هنگامیمیتوان قوم نامید که از چند وجه با هم مشترک باشند :
۱- از نظر ژنتیک جسمیبا هم وجوه مشترکی داشته باشند ، مثلاً قوم کرد دارای قد بلند و قوم لر دارای شانههای پهن و … ، که پژوهش در این امر وقتی دگر میطلبد.
۲- از نظر ژنتیک رفتاری با هم مشترک باشند ، مثلاً قوم لر رفتار بی آلایشی دارند و به این خصلت معروفند که لرها بی آلایشند و دوز و کلکی در کار آنها نیست.
۳- از نظر زبان گفتارشان با هم مشترک باشد ، (یعنی ساختار آوایی ، واژگانی و دستوری زبان آنها به هم نزدیک باشد.)
۴- از نظر آداب و رسوم با هم مشترک باشند. مثلاً موسیقی مور و هوره مختص قوم لک است.
۵- نامیرا بر جامعه قومیخود پذیرفته باشند ، مثلاً جامعه قومیکرد نام کُرد را بر خود پذیرفته باشند و جامعه قومیلر نام لر را بر خود پذیرفته اند و جامعه قومیلک نام لک را بر خود پذیرفته اند. و اقوام دیگر آنها را با آن نام بشناسند ، البته هنگامیکه در شناختن آن در جو تبلیغاتی قرار نگیرند.
۶- زیستگاه و منطقه زندگی آنها مشخص باشد ، مثلاً قوم لر دارای زیستگاه مخصوصی برای خودند و قوم کرد منطقه زیست خود را دارند و قوم لک همچنین.
۷- دارای دین و مذهب مشترکی باشند و یا اینکه غالب جامعه قوم دارای مذهب مشترکی باشند ، مثلاً قوم کرد اهل تسنن و قوم لر شیعه هستند ، با اینکه در میان این دو قوم کسانی هستند که دارای مذهب دیگری نیز هستند.
